بوریچه مون

الینا زندگیمه

1399/4/12 2:12
149 بازدید
اشتراک گذاری
سلام وجودم داشتم برای حنا خانوم مینوشتم گفتم برای شما و داداشی هم بنویسم

زندگی خاله ماشالا ماشالا خانوم طلا میخوای بری مدرسه به امید خدا

ولی چون گفتن بخاطر ک.ر.ن

و..احتمالا تعطیله شم میگی اخه چجوری برم و ناراحتی دوس داری بری زندگیم

وقتی شب قدر بوده به مامان گفتی اشکال ندلره دیگه دعا کنم دختر باشه بچه خاله مامان گفتا نه دعا کن.اخه قبلش گفته بذار هرچی خدا بهشون بده دختر یا پسر

و وقتی گفته میشه خواهرت گفتی نه

میشه دخترخالم

فدای وجودت باقرالعلوم نگهدارت

داداشتو حموم میبری و سرشم حتی میشوری مگه اینکه گریه کنه مامانت بیاد خودش ادامشو انجام بده

عاشق وجودتونم

شب بخیر

الان توی حیاط نوروزیان زیر مشه بند بیادتونم
پسندها (1)

نظرات (0)