بوریچه مون

سلام عشق خاله

1401/9/12 1:57
149 بازدید
اشتراک گذاری

الان که دارم مینویسم نی نی خودم بغلم خوابه

چقد با عشقققق برات درست کردم این وبلاگو

زندگی من

با خاطره شیطونی شیطونی زیر دوش آب یادم میاد نی نی ات رو.دردونه قلب منی

عزیز زندگیم بعد از چندسال اومدم برات یچیزی بنویسم که مامانت گفت اینارو یادداشت کن که بعدا اگه بچه ش اذیتش کرد بگم خودتون چیکار میکردید😃😃😄😀

عشق خاله مامانت میگفت چندروز پیش یعنی حدودا پنج یا شیش آذر ۱۴۰۱ شاید حدود یک کیلو خمیر درست کردی برای همیر بازی بعد مامان جونت دیده وای خدا چرا سرمایکا انقد چربن😀🙂😆😁

بخاطراون روغن خمیر بازی درست کردنت بوده

بعد مامانت با اسکاج و ریکا وایساده دونه دونه سرامیکارو شسته

عشق دل خاله امیدوارم همیشه موفقیتتو ببینم خودتو و بچه هاتونو ومامان و داداشتو

دوست دارم دردونه خاله

یاد بفف گفتنت بخیر بجای بفرما

بم میگفتی تو زندگیمی

ای جانم

نون میخوردی به منم میدادی

تو اولین نی نی قلب ما هستی

بعد سینا زندگیم

و بعد خدا ماهلینیو داد

شب بخیر عشقم

ساعت یک و پنجاه و سه دقیقه نیمه شب جمعه یازده آذر ۱۴۰۱

پسندها (1)

نظرات (0)