بوریچه مون

عسل من نفس من عشق من الینا

1394/6/12 16:32
225 بازدید
اشتراک گذاری

زندگیه حدیث.خیلی وقته خونه نیومدم.از وقتی شما رفتین.کلی باهام حرف زدی با تلفن.قربون لب و دهنت.صداتو ضبط کردم.الان دوازدهم شهریور 94 هست.ووشما ماشالا ماشالا کاملا زیبا حرف میزنی.جمله بندی کامل.قبلا میگفتی:

بفف(بفرما )

بفف اتاق(ببرم اتاق)

زندگیبم نمکم عشق خاله.الان جمله کامل میگی:

الو سلام عزیزم.سلامتی؟سلامت باشی بهم میگی نمک زندگی....شکر زندگی.من خورشت سبزی خوردم.پسته خوردم.یبار مامان  داد زده.بابا به مامانت گفته داد نزن پنچره بازه.بعد شما هر وقت مامان داد میزنه میگفتی داد نزن پنجره باز میشه!انقد براشون (مامان و بابا) جالب بوده که تکرار کردی.

الان داریم با مامانت حرف میزنیم.میگه دم دهن شکلاتی دستتو میزنی به فرمون یه ماشین کوچولو قرمزه میگی دارم رانندگی میکنم.مامان میگه نمیفهمه نمیشه سوار این شد.میفهمی؟میگی نمیفهمم.

الان داری کتاب قصه میخونی(داره داد میزنه.داره میخنده.راجعبه نماز)

مامان میگه :دیشب خوابش میومده.

شما میگفتی دخترم خوابت میاد؟نخواب.لپاشو ناز میکردی.

الان میگی ابیجو سرمه.داری دستمال کاغذی خورد میکنی .

قشنگ ماشالا میگی:

قسطنطنیه.کله گنده.

ماشالا اظهار نظر میکنی.میگی آب هویج بخوریم.یا مامانت اینا میگن کجا بریم شما جاهایی که دوست داری میگی:شهربازی.سرسره خوبه.اسب خوبه.تاب تاب خوبه.

با قاشق چوبی میگی همبرگر درست بکنم.

یا پلاستیک رنگینک رو تو دست اینرو اونرو میکنی میگی همبرگر درست بکنم؟>

وااااااااااااااااااای با حال تر از هممممهههههههههههه

میگیم داداشی کجاست؟

میگی:نیستش میادش.

الان اصرار داشتی بابا اومده.هی دولا شدی گفتی بابا اومده.مامان گفت راست میگی؟میگفتی راست میگم.الان مامان زنگ زده میگه دهنم از تعجب وامونده.واقعا اومده باباش.الینا اینهمه گفت.بشه تجربه ای حرف بچه رو باور کنم.ماشالا.ماشالا.خودت میگی الله اکبر الینا.ماشالا به الینا.

دوباره میام عشققققققققققققققق من از این روزهای عشقناک مینویسم.عشق های من.من داداشضت رو از امام رضا (ع)به حسن کمال حضرت جواد پسر عزیزش خواشتم و قسمش دادم.آقا محمد جواد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)